توی تدارکات لشکر، یکی دو شب، می دیدم ظرف ها ی شام را یک شسته. نمی دانستیم کار کیه. یک شب، مچش را گرفتیم. آقا مهدی بود. گفت «من روزها نمی رسم کمکتون کنم. ولی ظرف های شب با من»   شهید مهدی زین الدین
منبع : کتاب زین الدین