دیروز بود تو خیابون بودم داشتم رد می شدم دیدم چندتا از همکلاسیای قدیم و هم دبستانیام صدام زدند رفتم کنارشون نشستم
بعد سلام و علیکی سوالاتی ازمن پرسیدن کجایی چکار می کنی من جوابشون رو دادم
بعدش منم احوالشون رو گرفتم گفتم چکار می کنید و............
یکی شون درسشو موقعی پنج دبستان بود رها کرد و قیافه ی نا میزونی داشت بهش گفتم چرا نمیری سر و وضعتو درست کنی گفت نمیخوام منم حیرون بودم چی بگم
کارش این شده ساعت 12 ظهر تا 2 بعد از ظهر بیاد چشم چرانی کنی خیلی حیرونم چی بهش بگم
بعد چندتا دبیرستانی هم کنارش بودند راحت داشتند درباره دختر مردم حرف میزدند بازم سکوت کردم ولی خیلی ناراحت شدم که چه جوری با ابروی مردم بازی می کنند
کار اینا هم این شده روزاها کفتربازی کنند و درس نخونن و مزاحم مردم شدن
خیلی حالم گرفته
نمیدونم چرا جووناموون اینقدر خراب شدند
افسوس