از پشت پنجره ی ایمانم
خدا را می بینم
چه با شکوه خدایی است
در خنده هایش ، داشته هایم را می بینم
آغوشش را باز می کند
نداشته هایم را دور می ریزم
به سمتش می دوم
دستانش را می گیریم و چند قدمی کنارش قدم می زنم
به خودم
به خدا
به زندگی
لبخند می زنم
منم ......
انسان
زیبا ترین شعر خدا
روزها میگذرند
و من هر روز
دنیا را بیشتر میشناسم
عاقل تر می شوم
و محتاط تر
دیگر کمتر رویا میبافم
دیرتر آدمها را باور میکنم
کمتر از زشتیها تعجب میکنم
بیشتر احساساتم را نادیده میگیرم
روزها میگذرند
ومن هرروز بیشتر از دنیای سادگیم فاصله میگیرم
قهوه خوشمزه است........
خوشمزگی اش ، به همان تلخ بودنش است، وقتی می خوریم تلخی اش را تحویل نمی گیریم،اما
می گوییم چسبید!!!!!!!........
زندگی هم روزهای تلخش بد نیست، مثل قهوه می ماند!!!!!
تلخ است،اما؛
پووووف........
این روزا هم میگذره!!!!!
این طوری نمیمونه ان شاء الله
خدایا فاصله ات تا من خودت گفتی که کوتاهه
از اینجا که من ایستادم چقدر تا آسمون راهه